سبوی -آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد حالیا فکر سبوی کن که پر ز باده کنی

سبوی -آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد حالیا فکر سبوی کن که پر ز باده کنی

آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد
حالیا فکر سبوی کن که پر ز باده کنی

آخرین مطالب

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عشق» ثبت شده است

۲۱
آذر

غیر از دل شکسته معمار عقل نیست

در شهر بند عشق تو ویرانه دگر

۱۵
شهریور

بر جگر داغی ز عشق لاله رویی یافتم

در سرای دل بهشت آرزویی یافتم

عمری از سنگ حوادث سوده گشتم چون غبار

تا به امداد نسیمی ره به کویی یافتم

۰۵
مرداد
یثی
دریا مرا با دستانش نوازش میکرد
و به بندر رویا می رفتم
ناگاه تو را زایید
و مرا به آغوش کشاندی
نمیدانستم ولی خورد شدم
و تکه هایم تا بی نهایت میتازند و
رویا را از یاد بردند
#آشفته
۳۱
فروردين

ای عاشقان ای عاشقان آن کس که بیند روی او

شوریده گردد عقل او آشفته گردد خوی او

معشوق را جویان شود دکان او ویران شود

بر رو و سر پویان شود چون آب اندر جوی او

در عشق چون مجنون شود سرگشته چون گردون شود

آن کو چنین رنجور شد نایافت شد داروی او

۲۵
فروردين


ای پیک راستان خبر یار ما بگو

احوال گل به بلبل دستان سرا بگو

ما محرمان خلوت انسیم غم مخور

با یار آشنا سخن آشنا بگو

۱۷
فروردين



شاد باش ای عشق خوش سودای ما

ای طبیب جمله علتهای ما

۱۵
فروردين




الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید

ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها

۱۳
فروردين

دیر آمدی ای نگار سرمست

زودت ندهیم دامن از دست

بر آتش عشقت آب تدبیر

چندان که زدیم بازننشست