سبوی -آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد حالیا فکر سبوی کن که پر ز باده کنی

سبوی -آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد حالیا فکر سبوی کن که پر ز باده کنی

آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد
حالیا فکر سبوی کن که پر ز باده کنی

آخرین مطالب

۷ مطلب با موضوع «آشفته» ثبت شده است

۰۹
مهر

در فراق بهار

پاییز آن پادشه بود

که برما تاخت و

خنده کودکیمان را به تاراج برد

۰۹
مهر

در این هنگامه و چهارسو

یار و یاوری نیست

دستت را به زلفانمان کش

ای نسیم مهربانی


۰۲
شهریور

از ارتفاعات تو ای سبلان همیشه پابر جا ،
که ستیغ می سایی بر ابرها
چون فرزندانت بر ظلم و جور
کنون نفیر "قاراقاشقا" می آید .
اسب آن بزرگ مرد تاریخ
که به دسیسه ی خاموش کنندگان آتش آزادی گرفتار آمد

۰۵
مرداد
یثی
دریا مرا با دستانش نوازش میکرد
و به بندر رویا می رفتم
ناگاه تو را زایید
و مرا به آغوش کشاندی
نمیدانستم ولی خورد شدم
و تکه هایم تا بی نهایت میتازند و
رویا را از یاد بردند
#آشفته
۲۸
تیر
حضرت باران ببار به سنگ هایی که دل شدند و دل هایی که سنگ همه جا خاک است و خاک...ببار بر کوچه ایی که چادر مادر را خاکی کرد... بر صورت سیلی خورده ببار
اشک های حضرتی را بشوی که در کوچه بود و سیلی و محسن...به دست های ببار که از تن شده جدا بردستان خونی در قتلگه که میگویند بنی قتلوک قتلوک.در چاه ببار اشک بریز بر همان چاهی که مولا در آن اشک بریز
بیا حضرت باران بیا
۳۱
فروردين
ما خودمان با نامردی دنیا ساختیم


#آشفته

۱۴
فروردين

 بهار فصل شکفتن عشق است

پاییز بهاری است که عاشق شدست

عاشقی که اشکهایش چو برگ هایش ریخت

اما این عاشق در بهار شکفت

و این عاشق رودی است که تا به دریا میر